پیشگفتاری بر ّازآفرینی
اگرچه محلات مرکزی شهر درگذشته مرکز تعاملات و فعالیتهای اجتماعی و اقتصادی متنوعی بوده اما امروزه به علت مشکلات عدیده که از آنها تحت عنوان فرسودگی یاد میشود هویت این محلات روزبهروز کمرنگتر شده و بهتبع آنکارایی خود را ازدستداده است. به همین دلیل، توجه به اینگونه محلات و مداخله در آنها امری ضروری به نظر میرسد. یکی از روشهای نوین مداخله در بافتهای قدیمی و تاریخی محلات رویکرد بازآفرینی است، درواقع بازآفرینی با توجه توامان به ابعاد کالبدی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و زیستمحیطی سعی در احیا، تجدید حیات و نوزایی شهری و یا به عبارتی به دنبال دوباره زنده شدن بافت شهر است. این پژوهش باهدف ساماندهی و ارتقاء هویت تاریخی محلات که برخاسته از باورها و نیازهای ساکنین آن است با توجه به اصول انگاره بازآفرینی و با استفاده از روشهای مطالعات کتابخانهای و مطالعات اسناد فرادست به دنبال بهبود وضعیت محلات است و در راستای رسیدن به این هدف مداخلات کالبدی و غیر کالبدی اعم از بازتعریف مرکز محلات و زیر محلات، ارتقاء نظام دسترسی، افزایش سطح فضای سبز، عطف توجه به عناصر تاریخی و ارزشمند، نوسازی و بهسازی بافتهای فرسوده و ارتقای حس تعلق ساکنین و تشویق به سکونت در این محله و ... پیشنهادشده است. با دخالت دادن این عوامل در سازمان فضایی محلات میتوان به محلاتی دست پیدا کرد که نهتنها با مشکلات بیهویتی و فرسودگی دستوپنجه نرم نمیکند بلکه برخوردار از شرایط سکونتی و فعالیتی متعادل هستند.
درنتیجه بازآفرینی نوعی نگاه مداخلهای که با نگاه به گذشته و بدون پاکسازی هویتهای تاریخی دورههای مختلف به خلق هویتی جدید متناسب با شرایط زندگی مردمان عصر حاضر میاندیشد. درواقع دهه به بعد چهارچوبی جدید برای فرآیند تجدید حیات شهری فراهم 1990 ی کرد که بر اساس آن و در تعریفی جدید، مرمت شهری مفهومی جامع است که به معنای بهبود وضعیت نواحی محروم در جنبههای اقتصادی، کالبدی، اجتماعی و فرهنگی است.